خاطرات نوحه خوانی همراه شهید همت و احمد متوسلیان در حرم حضرت زینب (س)
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۷۰۳۵۰
بعد ۲۰ روز، اعلام کردند حاجاحمد متوسلیان با حاج داوود میخواهند شما را به لبنان ببرند. همراه شهید همت، شهید رستگار و چند نفر دیگر یک تیم شدیم و رفتیم. اول کار به سوریه و زیارت حرم حضرت زینب(س) رفتیم.
به گزارش گروه رسانه های بیباک، حاجمنصور نورایی، یکی از مداحان و پیرغلامان حسینی است که بسیاری او را با مداحیهای پرشورش در دوران دفاع مقدس به یاد دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تعزیهخوانی در نقش امام حسین(ع)، حضرت ابوالفضل(ع) و حضرت مسلم را عالی اجرا میکرد. در این فضا بزرگ شده و به این مسیر کشیده شدم. در همان 10 یا 11 سالگی با مرحوم کافی آشنا شدم. از منبر ایشان خوشم آمده بود. برای همین دوست داشتم سبک و سیاق خواندنم، شبیه سبک مرحوم کافی باشد.» با این پیرغلام حسینی به گفتوگو نشستهایم تا برای ما از دوران دفاع مقدس و فعالیتش در هیاتهای مذهبی بگوید.
بعد از اینکه اولین جرقههای علاقه به مدیحهسرایی اهلبیت در شما زده شد، چه مسیری را برای آموزشهای بعدی انتخاب کردید؟
در همان 12سالگی توسط استاد مرحوم حاجآقا جواد حاجحسن، وارد عرصه مداحی شدم. حاجآقا جواد در محله قدیمی ما هیات محبانالعباس را راه انداخت. بعد از هیات مسجد، هیات محبان ولیعصر راه افتاد که مسئول آن ملاعباس بود. یکسال هم من بودم. هر دو شاگرد حاججواد هستیم. شاهکلید سبکهای خواندن را از حاجآقا جواد یاد گرفتم و همچنین الفبای خواندن و سبک مداحی که باید یک مداح داشته باشد.
حاج آقاجواد؟
حاج آقاجواد، معلم اخلاق بود و به لحاظ اخلاقی و منش زندگی شبیه شیخ رجبعلی خیاط بود. 15ساله بودم که مسئول هیات شدم. چون طلبه بودم قرآن هم به بچهها آموزش میدادم. سابقه حضور و فعالیت این هیات ما به 50 سال قبل برمیگردد. با راهنمایی حاج آقاجواد این هیات را تاکنون اداره کردهایم. عمده مداحیهای ما در خود هیات بود تا اینکه جنگ شروع شد. زمان جنگ خیلی مایل نبودم بهعنوان مداح و سخنران مطرح شوم چون وقت نداشتم ولی در پادگان برای بچهها میخواندم.
مدتی مسئول خانه شهید سپاه بودم. یک روز در دفتر کارم بودیم که همسر شهید جهانآرا با چند همسر شهید دیگر آمدند و گفتند برای هیاتمان پول نداریم تا اطلاعیه چاپ کنیم، بلندگو بخریم یا مداح و روحانی بگیریم. مسئول قسمت ما قدری نادان بود به جای اینکه اینها را توجیه کند با آنها برخورد بد کرد.
من به این بندهخدا تذکر دادم و به خانم شهید جهانآرا گفتم که چه زمانی مراسم دارید، من برای شما مداح میفرستم. نگفتم خودم میآیم. گفت که مداح خوب میخواهم، گفتم سخنران و قاری هم برای شما میفرستم. پول هم نمیخواهد بدهید. خوشحال شد و رفت. روز مراسم شد و رفتم شروع به خواندن کردم.
در قسمت خانمها، من را نمیدیدند. مداحی کردم و منبر رفتم. خانم جهانآرا که آمد دم در از ما تشکر کند، گفت که فکر نمیکردم خودتان بیایید. گفتم کسی نبود که بفرستم. گفت خوب شد کسی را نفرستادید. آن شب آمادهباش بودم و وقتی آمدم در سپاه بخوابم تصمیم گرفتم کار تشکیلاتی را رها کنم.
عملیات بیتالمقدس بود و شهدای زیادی دادیم. حاجداوود کریمی آن زمان فرمانده منطقه 10 بود. نامه نوشتم که مداح هستم و الان نیاز مملکت به این است. آنها هم موافقت کردند. با 20 روز مداحی کردن، مطرح شدم. نمیخواستم چنین شود اما دیگر دوست نداشتم هیچ خانواده شهیدی، برای پول و مداح و سخنران مراسمش اذیت شود. خیلی چیزها به برکت شهدا نصیب من شد.
20 روزی شد که تمام ختم شهدا را رفتم. مسئول دفترم را برای این کار گذاشته بودم و گفته بودم هرکسی آمد، اسم و آدرس را بنویسید، همه مراسم ختمها را میروم. بعد 20 روز، اعلام کردند حاجاحمد متوسلیان با حاج داوود میخواهند شما را به لبنان ببرند. همراه شهید همت، شهید رستگار و چند نفر دیگر یک تیم شدیم و رفتیم. اول کار به سوریه و زیارت حرم حضرت زینب(س) رفتیم. فضای حرم حضرت زینب و حضرت رقیه دگرگونمان کرد و جنونوار میخواندم. همین حالتی که الان جوانان در هیاتها دارند، من سال 61 با شعرهای زیبا میخواندم. آن زمان شعرهای قوی و حماسی هم از نظر فن شعری و هم از نظر اخلاق و انقلابی بودن میخواندم. مناجات نیز میخواندم با اینکه در کشور مرسوم نبود. مناجاتی که تلویزیون پخش میکند، سبک من است و من آن زمان در لبنان شروع کردم.
مناجات خواندن را با دعای حضرت امیر، دعای کمیل، دعای ندبه، عاشورا و... شروع کردم. کمکم زیارت عاشوراخوانی در سوریه باب شد. فضای آموزش تاریخ اسلام و احکام را تقویت کردیم. خاطرات آن روزها هنوز در ذهنم ماندگار است. کمکم نوار روضهها و مداحیهای من در جبههها پخش شد. یادم است، یک شب به گردان مالک رفته بودم تا وضعیت آن را بررسی کنم. نصف شب از گرما بلند شدم و چرتزنان تا صبح گشت میزدم. دم صبح دیدم نوار مداحی مرا گذاشتند و یکییکی بچهها از چادرها بیرون میآیند تا نماز شب بخوانند. یکی از زیباترین لحظههایی که دیدم و خدا را شکر کردم این بود که صدای من در چنین فضایی شنیده میشود. نزدیک 48 سال است که با این کار عشق میکنم. مداحی شغل من نیست و بهعنوان وظیفه، به آن نگاه میکنم.
شغل خودتان چه بود؟
من سپاهی بودم. الان بازنشسته هستم. بهعنوان وظیفه جایی باشد، میروم؛ به اعتبار اینکه خدمتی به اسلام کنم. شهدا جان دادند و ما نتوانستیم، این کار را برای آنها انجام دادیم.
گفتید که در این مسیر از محضر برخی اساتید بهره بردید. کمی در این مورد توضیح دهید.
فکر میکنم بیپیر به میکده رفتن کار درستی نیست. بیاستاد در هر رشتهای بیفایده است. بگویید استاد هستم و نخواهید از استاد استفاده کنید، کار جلو نمیرود. اگر هم جلو برود ابتر و ناقص است. کار ناقص به درد نمیخورد و اثر ندارد. هر کسی که میخواهد مداح شود باید در چند شاخه استاد ببیند. ممکن است این چند شاخصه در یک استاد نهادینه شده باشد. مثلا استاد من اینچنین بود یا مرحوم کافی همه این ویژگیهای یک روضهخوان حرفهای را داشت.
استاد من منبری بود. قاری، شاعر، روضهخوان و نوحهخوان خوبی بود. مداح در مسیری که انتخاب کرده حتما باید از محضر اساتید اخلاق بهرهمند شود و خودش را مقید کند که هرچه دستور میدهند انجام دهد. استاد اخلاقم مرحوم اربابی بود. یک بار به من گفت به مشهد برویم. 20 ساله بودم و ایشان گفت با من مشهد میآیید، در طول سفر یک کلمه هم نباید حرف بزنید. هرچه دیدید چشم خود را ببندید. هرچه شنیدید نشنیده بگیرید.
همان چیزی که خضر به موسی گفت. همان هم شد. مشهد رفتم و یک کلام با او صحبت نکردم. هرچه دیدم فراموش کردم و هرچه شنیدم فراموش کردم چون میخواستم تربیت شوم. با حاجآقا جواد هم اینگونه بودم. از محضر بیشتر اساتید بهره بردم. پای درس علامه شعرانی که استاد علامه طباطبایی بودند هم نشستم. استاد شعرانی به علم نجوم و ریاضیات مسلط بودند و از کشورهای دیگر پای درسش حاضر میشدند.
پای منبر استاد نشستن، قطعا اثر دارد و من اثرش را دیدهام. هر کسی که بخواهد مداح خوبی شود، باید این کار را بکند. مداحی فقط خواندن شعر و داشتن صدای خوب نیست. قدیمها در مدارس بخاری نفتی بود. وقتی فتیله را زیاد میکردید شعله بخاری زیاد میشد و اطراف بخاری طوری داغ میشد که اگر کسی دو متری آن هم بود صورتش میسوخت ولی اگر حرارت نداشت، 10 سانتی بخاری هم که بودی، فایدهای نداشت. یک مداح خوب باید آنقدر از درون شعلهور شود که اگر کسی از 10 یا 100 متریاش هم عبور کند حرارتش را احساس کند.
اما چه زمانی شعلهور میشود؛ اینکه پارامترهای اخلاقی را در سلوکش لحاظ کند. باور کند گریه برای امام حسین(ع) به چه معناست. در مجلس روضه وقتی روضهخوان میخواند با رفیقش صحبت نکند . مداحی که میخواهد فرهنگ درست را به مردم ارائه کند باید دارای شاخصههای اخلاقی باشد.
باور داشته باشد که امام حسین (ع) چه کسی است. یک زمانی در مورد شهدای جنگ صحبت میکنیم و در مورد امثال شهید حججیها نوحهسرایی میکنیم که عند ربهم یرزقون هستند.
ولی یک زمانی درباره امام حسین (ع) صحبت میکنیم. این بالاتر است. بالاتر از عند ربهم یرزقون است. مداح باید حریم حسین(ع) را بشناسد. وقتی باور و شناخت به عظمت امام بیشتر شود، نگرش نوحهخوان، برای خواندن درباره امامحسین(ع) تغییر میکند.
شاخصه بعدی، احساس نیاز است. اینکه من چقدر به امام حسین نیاز دارم؟ هر چقدر به خدا نیاز دارم به امام حسین(ع) هم نیاز دارم چون متصل به هم هستند؛ اینکه احساس نیاز کنم و برای امام حسین(ع) داد بزنم. مرحله بعد تخصص است که شامل تبحر در صدا و شعر و ادبیات و تاریخ و مقتل است.
گفتید زمان جنگ برای شهدای هشت سال دفاع مقدس میخواندید. آیا برای شهدای مدافع حرم هم مرثیهخوانی کردهاید؟
حتما برای شهدای مدافع حرم میخوانم. اما با این چیزی که در بعضی جاها شکل گرفته است، مخالفم. اگر در مداحی به صرف اینکه شهید حججی مدافع حرم است شعر و نوحه بخوانیم و امام حسین (ع) فراموش شود این انحراف است. فردا که جنگ تمام شد برای چه خواهید خواند؟ امام حسین(ع) را کنار گذاشتید، با کدام فرهنگ جامعه خود را میسازید؟ پس آنکه باید همیشه زنده باشد عاشورا است.
امام حسین(ع) در شب شام غریبان از حلقوم بریده سخن میگوید. راوی این امر حضرت سکینه(س) است. میگوید پدرم از حلقوم بریده خود پیغام داد که به شیعیان بگویید هر وقت آب گوارایی نوشیدند یاد لب تشنه من کنید، اگر شنیدند کسی در عالم غریب است یا شهید شده برای من ندبه کنید.
وقتی یاد شهید میکنند باید بدانند که این شهید جزء انصار اباعبدا...(ع) است. وقتی کربلا میروید زیارت امام حسین (ع) را یک صفحه میخوانید و زیارت حضرت علیاکبر(ع) را نیمصفحه و سایر شهدا را یک خط میخوانید. چیز دیگری ندارد. یعنی همه باید زیر بیرق امام حسین (ع) بیایند تا دین حفظ شود. اگر میخواهیم نام پیامبر(ص) هم در عالم آباد شود طبق فرموده خود رسولا...، نام پیامبر(ص) هم با اسم امام حسین (ع) زنده میشود. فرهنگ اهلبیت این است. هر کسی میخواهد احساساتی برخورد کند خود داند.
در تمام سالهای خدمت در دستگاه امام حسین(ع) بزرگترین درسی که گرفتهاید چه بوده است؟
در قرآن، خداوند چهار عبارت برای همه پیامبران و امامان بیان میکند. خداوند به کسی نصرت می رساند که نماز را اقامه میکند، زکات میدهد، امر به معروف و نهی از منکر میکند. کسی که میخواهد مدح یا روضه امام حسین(ع) را بخواند باید این چهار ویژگی را جزء پیامهای اصلی خود قرار دهد. امام حسین(ع) با همین ویژگیها برای ما امام هستند و پیام عاشورا در این چهار ویژگی است. پیام هر شهیدی که در راه امام حسین (ع) شهید میشود در این چهار ویژگی است. اگر من بخواهم نوکری امام حسین(ع) را کنم و برای ایشان بخوانم باید در خواندن خود این چهار ویژگی را رعایت کنم.
یزید سگباز، زنباره، میخوار، قمارباز، ظالم و خودخواه بود. اینها در معیار اسلامی نمیگنجد. امام حسین (ع) فرمودند من با کسی همچون یزید بیعت نمیکنم. اگر یزید حکومت کند فاتحه اسلام خوانده میشود. حکومت قبل از یزید هم اینگونه بود. حکومتهایی که ظاهر اسلامی داشته ولی باطن اسلامی نداشتهاند. اما اگر یزید میآمد آن ظاهر هم از بین میرفت. چهار ستون خیمه اسلام هم از بین میرفت. تمام ساختارهای دینی ما در این چهار ستون نماز و زکات، امربهمعروف و نهیاز منکر است. این چهار ویژگی فرو بریزد فاتحه اسلام خوانده میشود. امام حسین(ع) با عاشورا توانست چهار ستون خیمه اسلام را حفظ کند. این بود عظمت امام حسین(ع).
در چند سالی که مداحی کردهاید بهترین خاطره شما از مداحی برای امام حسین (ع) چیست؟
برخی مسائل معنوی را نمیتوان بیان کرد؛ چون حس و حال خاص خود را دارد. درک کامل دستگاه و جلسات امام حسین (ع) چشم و گوش باز میخواهد. منتها باید چشم و زبان و گوش و دل را از گناه حفظ کرد تا فقط خدا را ببیند. همان چیزی که در مناجات شعبانیه میخوانیم. خدایا چشمی به من بده که فقط تو را ببیند و گوشی بده که فقط صدای تو را بشنود و زبانی به من بده که فقط با تو سخن گوید و قلبی به من بده که فقط محبت تو در آن باشد.
فقط کافی است این را مدتی لحاظ کنیم که گناه نکنیم؛ خداوند درهای حکمت را برای ما باز میکند. همه آدمها حکمت دارند و برخی حکمتها در سینه آنها نهفته میشود و با خود در گور میروند. برخی از این حکمتها از سینه به زبان میریزد؛ حرف میزنند، دُر میبارد. ممکن است همین حالت را برای چشم خود هم داشته باشید. دل و چشم هم کنترل شود مافوق را میبینید و مانند خیلی از اولیای خداوند میشود. حال یکی بیاید بگوید من فلان چیز را در مجلس امام حسین(ع) دیدهام؛ آن کسی که چشمش باز نیست تکذیبش میکند. بگوید من هاله نور دیدهام کسی که نمیبیند میگوید چرند میگوید چون خودش نمیبیند.
در اذن دخول ائمه میگوید خدایا تو درهای مناجات کردن را روی من باز کردی که من با این امام معصوم نجوا کنم و گوش مرا بستی که صدای اینها را نمیشنوم اما به من اجازه ده با آنها نجوا کنم. ما به زیارت امام میرویم، زیارتش هم میکنیم ولی صدایش را نمیشنویم اما سیدابراهیم مجاب در کربلا به امام حسین (ع) سلام میداد و جواب حضرت را میشنید. مرحوم حاجآقا میلانی میگوید در حرم امام حسین (ع) جوانی را دیدم که صدای امام حسین (ع) را میشنید. گفتم تو چه کردی؟ گفت به پدر و مادرم نیکی میکنم. وقتی مادرم را کول میکردم و به حرم میآوردم، مادرم دعایم کرد و گفت امیدوارم جواب سلام
امام حسین (ع) را بشنوی و من هم میشنوم. مگر امام حسین (ع) چه میخواهد. یکی از معروفها چیست؟ همین نیکی به پدر و مادر یکی از این معروفها است.
همین است دیگر. امام حسین (ع) به او جواب سلام میدهد و او میشنود. جواب سلام واجب است و امام حسین(ع) جواب سلام را میدهد، ولی نکته این است که ما جواب سلام را نمیشنویم چون مقدمه را آماده نکردهایم که جواب را بشنویم. اما وقتی پرده از گوش کنار رفت آن موقع است که صدای مولایمان را میشنویم. در دستگاه سیدالشهدا کسی بخواهد چیزی را ببیند، میبیند. خیلی چیزها دیدنی است. سیدمحمد شیرازی جلسهای در خیابان ری دارند، 13 روز در ایام فاطمیه اقامه عزا میکنند. غوغایی میشود. جمعیتی دارد ولی جمعیت مهم نیست. آن جلسه غوغا دارد.
آنهایی که اهل معرفت هستند میفهمند. من یک روز به آنجا رفتم. من خواندم و بعد از من کس دیگری خواند. تا سه بعد از ظهر ادامه داشت. از هشت صبح تا سه بعدازظهر، مداحان مختلف میخوانند. من آنجا نشسته بودم، گفتم در این جلسه میخوانم و ساعت هشت تا 8:30 به سرکار میآیم. سه بعدازظهر از آن خانه بیرون آمدم. اصلا متوجه نشدم کجا نشستهام و چقدر طول کشید. احساس میکردم در بهشت هستم؛ این را تعارف نمیکنم. از ساعت 6 صبح تا سه بعد از ظهر در این مجلس گریه میکردم. مداح عوض میشد. من نه احساس کردم پاهایم درد گرفته و نه احساس کردم خسته شدهام. وقتی جلسه تمام شد همه بلند شدند. من هم بلند شدم و دیدم ساعت سه بعدازظهر است. از این فضاها در مجلس امام حسین(ع) الیماشاءا... زیاد است.
منبع:جهان نیوز
رسانهها
منبع: بی باک نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.bibaknews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بی باک نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۷۰۳۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آثار شهید مطهری عقل را تسلیم و دل را راضی میکند
حجت الاسلام و المسلمین عبدالکریم عابدینی نماینده ولیفقیه در استان و امام جمعه قزوین در دیدار فرمانده سپاه صاحبالامر (عج) و جمعی از فرماندهان که به مناسبت هفته عقیدتی سیاسی سپاه و شهادت شهید مطهری انجام شد، گفت: برخی از بزرگان دینی ما وقتی صحبت میکنند عقل ما را تسلیم کرده و شبهات ذهنی ما را برطرف میکنند، اما نمیتوانند دل ما را قانع کنند، برخی عرفا نیز وقتی مطالبشان را میشنویم دلمان قانع شده، اما عقلمان تسلیم نمیشود، در آثار شهید مطهری یک اکسیر خدایی وجود دارد که هم عقل را تسلیم و هم دل را راضی میکند.
امام جمعه قزوین عنوان کرد: هر کس به هر اندازه با کتب استاد مطهری و بیانات نورانی ایشان آشنا باشد، کاملاً این اثرگذاری را حس میکند، فرمایشات رهبر حکیم انقلاب نیز اینگونه است.
نماینده ولیفقیه در استان قزوین بیان کرد: نقش قرآن در شخصیت و آثار شهید مطهری بسیار تماشایی است، یعنی به راحتی میتوان متوجه شد که این آثار مربوط به یک اندیشمند و متفکر قرآنی است، نگاه ایشان به تفسیر قرآن، نگاهی نو به قرآن است.
وی عنوان کرد: مجموعه مقالات ایشان درباره حقوق زن در اسلام بسیار خواندنی است، همچنین برای مثال آنهایی که میآمدند بین ایران و اسلام تقابل ایجاد کنند، شهید مطهری به این شبهات پاسخ میدادند، برای جوانان ما داستان راستان را نوشتند و در حوزههای دیگر نیز ورود داشتند.
حجت الاسلام و المسلمین عابدینی تأکید کرد: ایشان سهمی برای هر روزشان از قرائت قرآن در نظر داشتند، این استمرار و ارتباط با قرآن در ایشان باعث شد آثارشان عطر و بوی قرآن را گرفته و نشاط و سرسبزی قرآن را داشته باشد، این نشاط به کسانی که آثار ایشان را مطالعه میکنند هم انتقال پیدا میکند.
امام جمعه قزوین گفت: نقشی که نهجالبلاغه در شخصیت شهید مطهری داشته خیلی مهم است، ایشان در مقدمه سیری در نهجالبلاغه از استاد خود میرزاعلی شیرازی نام بردهاند که فوقالعاده جذب کلاسهای ایشان شده بودند، شهید مطهری مرید استاد خود و استادشان هم مرید ایشان شده بود، یعنی هر دو گوهر همدیگر را شناخته بودند، تلاقی این دو دریای بابرکت چقدر روزی و برکت نصیب ما مردم کرد.
وی یادآور شد: قرآن زیرساخت اعتقادی و زیرساخت سیاسی ما را فراهم میکند، این شعاری نیست، امروز مسئله اول دنیا درگیری با یهود و صهیونیستها است، یک موقع ما روی تحلیل شخصی خودمان میگوییم یهودیان چه کسانی هستند، یک موقع هم تحلیل قرآنی میکنیم، اگر قرآن در این مورد موضع ما را مشخص نکند تحلیلهایمان نادرست میشود، نوسان پیدا میکند و غیرواقعی میبینیم، اما وقتی به سراغ قرآن میرویم، قرآن به ما میگوید باید توجه داشته باشید که بدترین دشمن شما یهودیان هستند.
نماینده ولیفقیه در استان قزوین اظهار کرد: این معنا در آیه ۸۲ سوره مائده آمده است، خدای متعال در این آیه میفرماید «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ»، یعنی (مسلماً یهودیان و کسانى را که شرک ورزیدهاند دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان خواهى یافت و قطعاً کسانى را که گفتند ما نصرانى هستیم نزدیکترین مردم در دوستى با مؤمنان خواهى یافت زیرا برخى از آنان دانشمندان و رهبانانىاند که تکبر نمىورزند).
حجت الاسلام و المسلمین عابدینی عنوان کرد: همچنین در این آیه آمده آنهایی هم که با یهودیان همراهند، مثل یهودیان دشمنان مسلمانان هستند، مانند مسیحی صهیونیستهایی مثل بایدن که خودشان هم اقرار به صهیونیست بودن میکنند.
وی بیان کرد: سپس خداوند به ما میفرماید مبادا اشتباه کنید و مسیحیان را مانند یهودیها ببینید، مسیحیان صهیونیست مانند یهودیان هستند، اما همه مسیحیان که صهیونیست نیستند، خدای متعال در همین آیه میفرماید آنهایی که مسیحیان واقعی هستند و به مسیحی بودن خودشان افتخار میکنند، دوستان مسلمانان هستند، اینها اهل عبادت و ذکر هستند، اینان مستکبر نیستند، این یعنی دسته قبلی مستکبر بودند.
امام جمعه قزوین گفت: بنابراین خدا دو قطبی مستضعفان و مستکبران را برای ما درست میکند، کدام استاد میتواند به این زیبایی جایگاه سیاسی و مبانی اعتقادی را برای ما ایجاد کند؟
نماینده ولیفقیه در استان قزوین تأکید کرد: حال ببینیم در این دو قطبی، سمت و سوی خدا متعال در کجاست، خدای متعال در آیه ۵ سوره قصص میفرماید «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ»، یعنی (و خواستیم بر کسانى که در آن سرزمین فرو دست شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان مردم گردانیم و ایشان را وارث زمین کنیم).
وی عنوان کرد: خدای متعال در این آیه میفرماید که همراه با مستضعفان است، همه اینها زیرساختهای سیاسی ما هستند.
حجت الاسلام و المسلمین عابدینی اظهار کرد: همچنین خدای متعال در آیه ۲۷ سوره حدید میفرماید «ثُمَّ قَفَّیْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِرُسُلِنَا وَقَفَّیْنَا بِعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ وَآتَیْنَاهُ الْإِنْجِیلَ وَجَعَلْنَا فِی قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِیَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَاهَا عَلَیْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایَتِهَا فَآتَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ»، یعنی (آنگاه به دنبال آنان پیامبران خود را پى درپى آوردیم و عیسى پسر مریم را در پى آنان آوردیم و به او انجیل عطا کردیم و در دلهاى کسانى که از او پیروى کردند رأفت و رحمت نهادیم و، اما ترک دنیایى که از پیش خود درآوردند ما آن را بر ایشان مقرر نکردیم مگر براى آنکه کسب خشنودى خدا کنند با این حال آن را چنانکه حق رعایت آن بود منظور نداشتند پس پاداش کسانى از ایشان را که ایمان آورده بودند بدانها دادیم ولى بسیارى از آنان دستخوش انحرافند).
امام جمعه قزوین عنوان کرد: خدای متعال در این آیه میفرماید در دل پیروان واقعی حضرت عیسی (ع) رأفت، رحمت و رهبانیت را قرار دادهام، مسیحیان نیز نباید در مسیحیت خودشان در جا بزنند، پیغمبرشان به آنها نشان داده که مسیحیت مسیر عبور بوده و محل ماندگاری نیست.
وی بیان کرد: خدای متعال در آیه ۶ سوره صف راجع به حضرت مسیح (ع) فرمود رسولی را برای بخشی از قوم بنیاسرائیل فرستادم، اما به پیامبر (ص) ما فرموده که بگو ایهالناس! من پیامبر جمیع شما هستم، راجع به تفاوت حضرت مریم (س) و حضرت زهرا (س) نیز همین معنا مطرح است.
نماینده ولیفقیه در استان قزوین گفت: هم در رابطه با حضرت مریم (س) و هم در رابطه با حضرت زهرا (س) گفته شده که سیده نساء العالمین هستند، ائمه اطهار (ع) در رابطه با این مسئله فرمودند حضرت مریم (س) سیده زنان عالم زمانه خودش بود، اما حضرت فاطمه (س) سیده زنان عالم از ابتدا تا انتهای خلقت است.
حجت الاسلام و المسلمین عابدینی تأکید کرد: بنابراین فرزند مریم (س) رسول بنیاسرائیل است و مربوط به یک زمان و مقطع است، اما پیامبر ما رحمه للعالمین است، فاطمه (س) نیز مانند پدرش از ابتدا تا انتهای خلقت برای بانوان رسالت جهانی دارد.
وی عنوان کرد: در آیه ۶ سوره صف آمده که حضرت مسیح (ع) میفرماید من تورات که قبل از من آمده را تصدیق میکنم و بشارت به آمدن پیامبر خاتم میدهم که نام او احمد است، این هم نشان میدهد که مسیحیان باید از این مسیر عبور کنند و به پیغمبری که پیامبرشان آمدن او را بشارت داده بپیوندند، چرا که مسلمانی به معنای عالیترین سطوح تحصیلات است.
امام جمعه قزوین یادآور شد: بنابراین حضرت عیسی (ع) به پیروان خود میگوید که شما باید به پیغمبر خاتم بپیوندید، این فرمان حضرت عیسی (ع) امروزه خیلی جدی گرفته میشود، یکی از تحلیلگران آمریکایی میگفت در امریکا سالیانه بین ۲۰ تا ۳۰ هزار نفر مسلمان میشوند، این یک معجزه عجیب است که در حال رخ دادن است، اینها پیشدرآمدهای ظهور است که در حال مشاهده آنها هستیم.
وی عنوان کرد: بدون تردید میدانیم آینده جهان متعلق به حاکمیت قرآن، معارف قرآنی و معارف اهل بیت (ع) است، اگر این گونه نبود دانشمند بزرگی مانند جرج جرداق مسیحی تمام عمرش را پای کتاب صوت العداله الانسانیت درباره امیرالمؤمنین (ع) نمیگذاشت، اینها به این معناست که همه عالم فهمیدهاند که جهان در آینده با این اندیشه اداره خواهد شد.
حجت الاسلام و المسلمین عابدینی بیان کرد: باید رصد کنیم ما در زمینه حفظ، تفسیر و همه حوزههای قرآنی در چه رتبهای هستیم، فرصتهای قرآنی استان را بررسی کنیم، البته اجمالاً همه اینها را میدانیم، الحمدلله استان قزوین موقعیت برجستهای در حوزه قرآن در سطح کشور دارد.
امام جمعه قزوین گفت: خدای متعال در آیه ۸۲ سوره اسراء میفرماید «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَلَا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَارًا»، یعنی (و ما آنچه را براى مؤمنان مایه درمان و رحمت است از قرآن نازل مىکنیم ولى ستمگران را جز زیان نمىافزاید).
وی تأکید کرد: مطابق این آیه اگر کسی به پدر و مادرش بیاحترامی کرد، اما آیات مربوط به احترام به پدر و مادر را خواند یا اگر کسی اهل ربا بود، اما آیات مربوط به ربا را خواند، قرآن بر خسارت او میافزاید.
نماینده ولیفقیه در استان قزوین بیان کرد: هر چقدر خالصانه، صادقانه و مخلصانه پای قرآن باشیم، مطابق آیه ۲ سوره بقره خواهد شد که خدای متعال در این آیه میفرماید (این کتاب باعظمتی است که شک در آن راه ندارد و مایه هدایت پرهیزکاران است).
حجت الاسلام و المسلمین عابدینی یادآور شد: خدای متعال در آیه ۱۱۹ سوره توبه میفرماید «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ»، یعنی (ای کسانی که ایمان آوردهاید! از خدا پروا کنید و با صادقان باشید صادقانی که کاملترینشان پیامبران و اهل بیت رسول بزرگوار اسلام هستند).
وی اظهار کرد: اگر شرک، ریا و هر چیزی که موجب عدم صداقت، حلالیت و انسانیت است، از انسان دور باشد، انسان پاک میشود، آنهایی که خود را مطهر نکنند قرآن دست رد به سینهشان میزند، امیدواریم دلهایمان را از کینه، بدی، بدخواهی نسبت به دیگران، لقمه حرام، کلام بد و نیت ناشایست پاک کنیم تا زمینه نزول قرآن در جانمان فراهم شود.
امام جمعه قزوین عنوان کرد: آیات قرآن مانند فرشتگان هستند، خدای متعال در آیه ۳۰ سوره فصلت میفرماید فرشتگان و آیات قرآن در دلهای کسانی که در راه خدا استقامت میورزند راه پیدا میکنند، اگر دلی ناپاک بود شیاطین به آن نفوذ میکنند، خدای متعال در آیه ۲۲۱ و ۲۲۲ شعراء میفرماید شیاطین بر دل دروغگویان گنهکار نازل میشوند.
نماینده ولیفقیه در استان قزوین بیان کرد: خدا انشاءالله دلهای ما را طوری قرار بدهد که محل نزول آیات الهی و محل نزول فرشتگان باشد و بتوانیم پیشکسوتان عرصه علم، دانش، شهادت، شهامت و شجاعت را اسوه خود بدانیم و راه آنها را ادامه دهیم.
باشگاه خبرنگاران جوان قزوین قزوین